فقط 60 ثانیه
آیا نمی ستائید کسی را که از سقوط در چاه، نهی کند شما را؟
برگها را یکی یکی از شاخه ها جدا میکرد. از اینکه توانسته بودخود را به غذاهای گیاهی عادت دهد و به حقوق حیوانات احترام بگذارد بسیار خوشحال بود. فرعون پادشاه مصرادعای خدایی میکرد. روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه خوشه انگوری به او داد و گفت اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن. یک روز از او فرصت گرفت.شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد. فرعون پرسید کیستی؟ ناگهان دید که شیطان وارد شد. شیطان گفت خاک بر سر خدایی که نمیداند پشت در کیست. سپس وردی بر خوشه انگور خواند و خوشه انگور طلا شد. بعد خطاب به فرعون گفت من با این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم آنوقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی می کنی؟ پس شیطان عازم رفتن شد که فرعون گفت چرا انسان را سجده نکردی تا از درگاه خدا رانده شدی.شیطان پاسخ داد: زیرا میدانستم که از نسل او همانند تو به وجود می آید. یکی از راههای از بین بردن آفتها و حشرات موذی ِ که معمولا به جان گیاهان و درختان و مزارع میافتد ِ سمپاشی است. خدایا، به ما توفیق ده روحیه و منش آفتزدایی داشته باشیم، توجــــــــــــــه توجــــــــــــــــه *******یک امر به معروف******* ....لطفا نهی از منکر کنید.... جوانی را میشناختم که پدرش وضع مالی خوبی نداشت. این جوان در دانشگاه پیام نور ثبت نام کرد و همهی هزینههای خود را بر دوش این پدر انداخت. پدر راضی به پرداخت چنین هزینهای نبود اما با اصرار فراوان اطرافیان و با هر مصیبتی که شده شهریهی دانشگاهش را پرداخت میکرد. خلاصه دانشگاه تمام شد و جوان لیسانس گرفت. جوان رابطهی خوبی با پدر نداشت و هر از چند گاهی با او مشاجره میکرد. از طرفی پرداخت هزینهی دانشگاه را هم وظیفهی پدر میدانست و حتی تشکر هم از او نمیکرد. خلاصه بعد از گرفتن مدرک و با هزار امید به دنبال کار راهیِ بازار شد؛ اما هر جا میرفت با در بسته مواجه میشد. سالها به دنبال کار گشت و خبری از کار نبود. جالب اینجاست که فرصتهای شغلی خیلی خوبی هم برایش فراهم میشد؛ اما یا میگفتند چون مدرک دانشگاهی شما به کار ما نمیخورد، از پذیرش شما معذوریم و یا میگفتند: اگر فقط دیپلم داشتی استخدامت میکردیم. ولی چه کنیم که مدرک دانشگاهی داری!!! در روایت داریم: کسی که والدین خود را محزون کند، عاق والدین شده است. از طرفی هم میفرمایند: عاق والدین از کبیرهترین گناهان کبیره است. نکته: بسم الله الرحمن الرحیم در زمان آیت الله میرزا محمد رضا کرمانی ( متوفی 1328 ش ) فرقه ضالّه ی شیخیه در کرمان فعّال بودند. کرمانی، واعظ محقق آن زمان، سیّد یحیی یزدی را به کرمان دعوت کرد. یزدی، مردم کرمان را متوجّه انحرافات شیخیه نمود و با افشاگری خود، این گروه را رسوا ساخت به طوری که آنها تصمیم به قتل او گرفتند. شخصی از آنها به عنوان ناشناس از سیّد یحیی برای روضه خوانی دعوت کرد آنها سیّد را به باغی بردند و سیّد فهمید که در دام آنها گرفتار شده است. سیّد در آن حال به جدّه خود حضرت زهرا متوسّل گردید. سیّد یحیی یزدی در سجده نماز استغاثه گفت: یا مولاتی یا فاطمة أغیثینی: ای سرور من ای فاطمه، به من پناه بده، گروه دشمن به سیّد نزدیک شدند. در این لحظه صدای تکبیر و فریاد مردم بلند شد و با حمله به شیخیه ها آنها را تار و مار کردند و سیّد را با احترام به منزل میرزا کرمانی بردند. سیّد یحیی واعظ از کرمانی پرسید شما از کجا مطّلع شدید و مرا نجات دادید؟ کرمانی فرمود: در عالم خواب حضرت صدیقه ( زهرا) را دیدم که فرمود: شیخ محمدرضا، فوراً خودت را به پسرم سید یحیی برسان و او را نجات بده که اگر دیر کنی، کشته خواهد شد. گنجینه ی دانشمندان، ج1 ،ص 241 کربلایی کاظم ساروقی(همان فرد عامی که به طرز معجزه آسایی حافظ کل قرآن شد) میگوید: من به آیت الله بروجردی عرض کردم، شما این همه از من پرسیدید و دیدید که میدانستم، حالا من از شما میپرسم. آیت الله بروجردی تبسمی کرد و در میان تعجب حاضرین، گفت بپرس. من (کربلایی کاظم) گفتم: کدام سوره است که هفت حرف از حروف الفبا را ندارد؟ آقا کمی فکر کرد و فرمود: من در دوره جوانی چنین موضوعی را شنیدم، ولی یادم نیست، شما بگوئید. ولیفقیه به معنای ولایت و زمامداری فقــــه اهلبیت است بر مردم؛
...ولو با لحــن خیلـی خیلـی بـد!
صرفنظر از این مسأله که برخی بهکاربردن زیاد مواد شیمیایی و حتی کود شیمیایی را برای طبیعت و محیط زیست مضر میدانند و از این جهت با آن مخالفند، اما بالآخره روشی است که بهکار برده میشود و آثار مثبتی هم دارد و شغل سمپاشی هم با این حساب شغل شریفی است.
اما وای به روزی که کسی روحیه سمپاشی پیدا کند! که نه تنها آفتزدا نیست بلکه به شدت هم آفتزاست!
چنین روحیه و ذهینتی، از کاه کوه میسازد، در نقل قولهایش یک کلاغ چهل کلاغ میکند و همیشه نیمه خالی لیوان در نگاهش جلوهگر است. اگر چنین روحیهای عادت شد، کارهای خوب و مثبت را هم منفی میبیند و بد جلوه میدهد.
و نه خلق و خوی آفتزایی!
1. مدرکی که به قیمت آزار والدین گرفته شود هیچ برکتی ندارد و جز این هم انتظار نمیرود.
2. آزار والدین صرفا در این نیست که به آنها حرفهای آنچنانی بزنیم، بلکه اگر با بیدقتی هزینههای زندگی را بر دوش آنها بیندازیم و آنها هم راضی به این کار نباشند، در واقع آنها را اذیت کردهایم.
گفتم: سوره «فاتحة الکتاب» است که هفت حرف ندارد، چون این هفت حرف مربوط به هفت طبقه جهنّم است، آن را از فاتحة الکتاب که سوره رحمت است، برداشتند و در آیه ظلمانی گذاشتند.
آن هفت حرف « ث – ج – خ – ز – ش – ظ – ف » میباشد.
ث: ثبور (اسم چاهی در جهنم که جای رباخواران و بدکاران است) در آیات 13و14 سوره فرقان،
ج: جهنّم در آیه 43 سوره حجر،
خ: خسران در آیه 11 سوره حج،
ز: زقّوم در آیات 43 و 44سوره دخان،
ش: شقاوت آیه 106سوره هود،
ظ: لظی (زبانه آتش جهنّم) در آیه 15سوره معارج،
ف: فزع الاکبر (بزرگ ترین ترس) در آیه 103 سوره انبیاء.
و همه این حروف را بردند در آیه ظلمانی 122 از سوره انعام گذاشتند.
آیت الله بروجردی قلم و کاغذ خواستند و این مطالب را که من گفتم یادداشت کردند.
نه ولایت و سروری فلان شخص، که بشود "دیکتاتوری"!
ولی فقیه در واقع سخنگو و مجری دستورات اهلبیت است.
--------------------------------------
پ.ن1: اولین 60 ثانیه نوشتهام بوی ولایت میدهد.
پ.ن2: ایام شهادت مدافع حریم ولایت خانم فاطمهی زهرا (س) تسلیت.
اللهم صلّ على محمد و آل محمد و عجّل فرجهم |